شرکت حسابداری / مقالات مالیاتی / مالیات انتقالی چیست؟

مالیات انتقالی چیست؟

رایان محاسبان

مالیات انتقالی چیست؟

مالیات انتقالی (Deferred Tax) نوعی مالیات مستقیم است که به دلیل تفاوت های موقتی بین حسابداری مالی و حسابداری مالیاتی بوجود می آید، در واقع مالیات انتقالی ناشی از اختلاف در زمان بندی شناخت درآمدها و هزینه ها در سیستم های حسابداری مختلف است.

در این مقاله از رایان محاسبان به توضیح کامل مالیات انتقالی، چگونگی شناسایی و ثبت آن، تأثیر آن بر مالیات های آینده و نحوه مدیریت این تفاوت ها پرداخته خواهد شد، با ما همراه باشید تا قوانین مالیات را بهتر بشناسید.

مالیات انتقالی چرا شکل می گیرد؟

همانطور که می دانید، سیستم های حسابداری و انواع مالیات، هر کدام روش ها و قوانین خاص خود را برای محاسبه درآمد و هزینه دارند. این تفاوت ها در نحوه تشخیص درآمد، هزینه، استهلاک دارایی ها و سایر موارد، می تواند منجر به این شود که مبلغ مالیاتی که یک شرکت در پایان سال مالیاتی پرداخت می کند، با مبلغ مالیاتی که بر اساس اصول حسابداری محاسبه شده است، متفاوت باشد و همین موضوع می تواند منشا ایجاد مالیات انتقال باشد!

مالیات انتقالی برای حل این مشکل و ایجاد هماهنگی بین سود حسابداری و سود مالیاتی به وجود آمده است. به عبارت ساده تر، مالیات انتقالی ابزاری است که به کمک آن، شرکت ها می توانند تفاوت بین مالیات پرداختی و مالیات متعلقه را شناسایی و ثبت کنند.

انواع مالیات انتقالی

مالیات انتقالی دارای دو نوع اصلی است که ماهیت این دو بر خلاف یکدیگر است؛ دارایی مالیات انتقال و بدهی مالیات انتقالی.

دارایی مالیات انتقالی، زمانی ایجاد می شود که مالیات حسابداری کمتر از مالیات پرداختی باشد. به این معنی که شرکت در سال های آینده مالیات کمتری پرداخت خواهد کرد. بنابراین، این تفاوت به عنوان یک دارایی در ترازنامه و اظهارنامه مالیاتی ثبت می شود.

بدهی مالیات انتقالی هم دقیقاً برعکس، زمانی ایجاد می شود که مالیات حسابداری بیشتر از مالیات پرداختی باشد. به این معنی که شرکت در سال های آینده مالیات بیشتری پرداخت خواهد کرد. بنابراین، این تفاوت به عنوان یک بدهی در ترازنامه و اظهارنامه مالیاتی ثبت می شود.

فرض کنید شرکت الف در سال 1402، بر اساس اصول حسابداری، سود خالصی برابر با 100 میلیون تومان داشته اما به دلیل برخی تفاوت‌ های موقت بین اصول حسابداری و قوانین مالیاتی (مانند استهلاک متفاوت دارایی ها)، مبلغی که شرکت باید به عنوان مالیات بر درآمد پرداخت کند، تنها 20 میلیون تومان است.

در این حالت، شرکت الف در ترازنامه خود، یک دارایی مالیات انتقالی به مبلغ 80 میلیون تومان ثبت می‌کند. این به این معنی است که در سال های آینده، به دلیل تفاوت های موقتی که در سال 1402 ایجاد شده است، شرکت الف می تواند مبلغ کمتری را به عنوان مالیات پرداخت کند. به عبارت دیگر، شرکت الف در واقع 80 میلیون تومان مالیات را پیش‌پرداخت کرده است.

حالا فرض کنید شرکت ب در سال 1402، بر اساس اصول حسابداری، سود خالصی برابر با 100 میلیون تومان داشته است. اما به دلیل برخی تفاوت های موقت دیگر، مبلغی که شرکت باید به عنوان مالیات بر درآمد پرداخت کند، 30 میلیون تومان است.

در این حالت، شرکت ب در ترازنامه خود، یک بدهی مالیات انتقال به مبلغ 10 میلیون تومان ثبت می کند. این به این معنی است که در سال‌ بعد، شرکت ب باید مبلغ بیشتری را به عنوان مالیات پرداخت کند. به عبارت دیگر، شرکت ب در سال 1402، مالیات کمتری نسبت به آنچه که باید پرداخت می کرده است، پرداخت کرده است و بدهی دارد.

نحوه ثبت انواع مالیات انتقالی

  1. برای دارایی مالیات انتقالی، حساب بدهکار دارایی و حساب بستانکار مالیات انتقالی ثبت می شود.
  2. برای بدهی مالیات انتقالی، حساب بدهکار مالیات انتقال و حساب بستانکار بدهی مالیاتی ثبت می شود.

علل ایجاد مالیات انتقالی

به طور خلاصه، تفاوت بین اصول حسابداری و قوانین مالیاتی در حوزه های مختلفی مانند محاسبه استهلاک، شناسایی زیان‌ها، هزینه های تعهدی و تجدید ارزیابی دارایی ها، می تواند منجر به ایجاد تفاوت های موقتی در سود حسابداری و سود مالیاتی شود که در نهایت به ایجاد دارایی یا بدهی مالیات انتقالی منجر می‌شود.

محاسبه استهلاک با دو شیوه متفاوت می تواند مالیات انتقال ایجاد کند؛ شرکت ها معمولاً از روش های مختلفی ، مجموع ارقام سالانه یا واحد تولید برای محاسبه استهلاک دارایی های خود استفاده می کنند. این انتخاب بر اساس عمر مفید برآوردی دارایی و نحوه کاهش ارزش آن در طول زمان انجام می‌شود اما قوانین مالیاتی اغلب روش های خاص و محدودتری را برای محاسبه استهلاک تعیین می‌کنند. ممکن است نرخ های حداقل و حداکثر استهلاک را مشخص کنند یا روش های خاصی را برای برخی دارایی ها اجباری کنند. این تفاوت در روش محاسبه، به ایجاد تفاوت موقتی در سود حسابداری و سود مالیاتی منجر می‌شود و در نتیجه دارایی یا بدهی مالیات انتقال ایجاد می‌شود.

یکی از علل ایجاد مالیات انتقالی، زیان کاهش ارزش دارایی‌ است؛ در علم حسابداری اگر ارزش بازاری یک دارایی ثابت کمتر از ارزش دفتری آن شود، شرکت باید زیان کاهش ارزش را شناسایی کند اما قوانین مالیاتی ممکن است اجازه ندهند که تمام زیان کاهش ارزش در همان دوره شناسایی شود و تنها بخشی از آن قابل کسر باشد و دوباره تفاوتی در محاسبات ایجاد می شود.

هزینه مرخصی استفاده نشده کارکنان هم دلیل دیگر است؛ در حسابداری شرکت ها معمولاً هزینه مرخصی استفاده نشده کارکنان را به عنوان یک بدهی در ترازنامه شناسایی می کنند اما قوانین مالیاتی ممکن است اجازه ندهند که این هزینه در همان سال شناسایی شود و آن را در سال هایی که کارکنان از مرخصی خود استفاده می کنند، قابل کسر بدانند.

تجدید ارزیابی دارایی‌ ها هم ایجاد مالیات انتقالی می کند اینگونه که شرکت ها گاهی اوقات مجبور به تجدید ارزیابی دارایی های ثابت خود می شوند. اما قوانین مالیاتی ممکن است محدودیت هایی را برای تجدید ارزیابی دارایی ها و نحوه محاسبه سود یا زیان ناشی از آن تعیین کنند؛ این تفاوت در روش های حسابداری و مالیاتی برای تجدید ارزیابی، به ایجاد دارایی یا بدهی مالیات انتقال منجر می‌شود.

زیان مالیاتی استفاده نشده هم دلیلی دیگر است؛ هنگامی که زیان مالیاتی یک شرکت بیشتر از درآمد مشمول مالیات آن باشد، بخشی از این زیان ممکن است به سال های آینده منتقل شود این انتقال زیان مالیاتی استفاده نشده می تواند به ایجاد دارایی مالیات انتقال منجر شود.

استاندارد حسابداری 35 چیست و چه ارتباطی با مالیات انتقالی دارد؟

استاندارد حسابداری شماره 35، که از سال 1398 برای شرکت های سهامی عام الزامی شد، نحوه حسابداری مالیات بر درآمد را مشخص می‌ کند. این استاندارد تاکید می کند که آثار مالیاتی هر رویداد باید به همان شکلی که خود رویداد در صورت‌های مالی ثبت می‌شود، شناسایی شود. استاندارد حسابداری 35 پیوند نزدیکی بین حسابداری مالی و مالیاتی ایجاد می کند و اطمینان حاصل می کند که آثار مالیاتی به طور دقیق در صورت های مالی منعکس شوند.

به زبان ساده، استاندارد حسابداری 35 می گوید که هر اتفاقی که در یک شرکت می ‌افتد و روی سود و زیان آن تاثیر می گذارد، باید از نظر مالیاتی هم بررسی شود و تاثیر مالیات آن هم در حساب ها ثبت شود.

مثلاً فرض کنید یک شرکت دستگاهی خریداری می‌کند. این شرکت هم باید هزینه خرید دستگاه را در حساب های خود ثبت کند و هم باید به فکر مالیاتی باشد که باید بابت این خرید بپردازد. استاندارد 35 می گوید که این شرکت باید هم هزینه خرید دستگاه و هم مالیات مربوط به آن را در حساب های خود ثبت کند تا کمترین اختلاف بوجود بیاید.

مفاهیم اساسی مالیات انتقالی و استاندارد 35 چیست؟

  • ارزش دفتری دارایی: ارزش خالص یک دارایی پس از کسر استهلاک انباشته از هزینه اولیه آن است.
  • مبنای مالیاتی: مبلغی است که طبق قوانین مالیاتی، می توان از آن مالیات کسر کرد.
  • سود حسابداری: سودی است که از تفاضل کل درآمدها و هزینه ها به دست می آید.
  • سود مالیاتی: سودی است که ممیز مالیاتی برای محاسبه مالیات در نظر می گیرد. این سود با در نظر گرفتن درآمدهای کتمان شده و هزینه های غیرقابل قبول محاسبه می‌شود.
  • هزینه مالیات: مبلغی است که در محاسبه سود یا زیان دوره، در ارتباط با مالیات جاری و مالیات انتقالی منظور می شود.
  • مالیات جاری: مالیات بر درآمد پرداختنی که مربوط به سود مشمول مالیات یک دوره است.

مالیات جاری به جز در موارد ترکیب تجاری و معاملات یا رویدادهایی که خارج از صورت سود و زیان شناسایی می شوند، در صورت سود و زیان دوره مالی جاری شناسایی می شود.

چرا مالیات انتقالی از نوع غیر جاری است؟

مالیات جاری مالیاتی است که یک شرکت باید در دوره مالی جاری بر اساس سود یا زیانی که کسب کرده است، پرداخت کند. این مالیات، یک تعهد قطعی و جاری برای شرکت محسوب می‌ گردد و باید در صورت های مالی به عنوان یک بدهی کوتاه مدت ثبت شود.

اما طبق استانداردهای حسابداری، به ویژه بند 58، دارایی ها و بدهی های مالیات انتقالی به عنوان بخشی از دارایی ها و بدهی های غیرجاری در ترازنامه شرکت ها طبقه بندی می‌شوند. این بدان معناست که صرف نظر از اینکه این دارایی‌ ها و بدهی ‌ها در آینده نزدیک تسویه شوند یا نه، همیشه باید در بخش غیرجاری ترازنامه قرار گیرند اما چرا؟

مالیات انتقالی به تفاوت هایی اشاره دارد که ممکن است در سال های آینده به دلیل اختلاف در محاسبات حسابداری و مالیاتی ایجاد شود. به همین دلیل، این دارایی‌ها و بدهی ها ماهیت بلندمدتی دارند و نمی توان آن ها را به عنوان دارایی یا بدهی کوتاه مدت در نظر گرفت.

همچنین طبقه بندی دارایی ها و بدهی های مالیات انتقالی به عنوان غیرجاری، مستقل از سایر دارایی ها و بدهی ها است. حتی اگر انتظار می رود این دارایی ها و بدهی ها در آینده نزدیک تسویه شوند، باز هم باید در بخش غیرجاری ترازنامه قرار گیرند.

فرض کنید یک شرکت، ماشین آلاتی را خریداری کرده است. طبق قوانین مالیاتی، این شرکت می تواند مقدار مشخصی از هزینه این ماشین آلات را در سال‌ آینده به عنوان هزینه استهلاک از درآمد خود کسر کند. اما از نظر حسابداری، ممکن است این شرکت روش دیگری برای محاسبه استهلاک انتخاب کند. این تفاوت در روش محاسبه، منجر به ایجاد یک دارایی مالیات انتقالی می‌شود. این دارایی، حتی اگر در آینده نزدیک به درآمد تبدیل شود، باید به عنوان یک دارایی غیرجاری در ترازنامه ثبت شود.

مزایا و معایب مالیات انتقالی

مزایا :

  • محاسبه مالیات انتقالی به شرکت ها کمک می‌کند تا سود واقعی خود را به درستی محاسبه و گزارش کنند. این امر باعث شفافیت بیشتر در گزارش های مالی می‌شود.
  • با شفاف‌ سازی گزارش های مالی، مدیران می توانند تصمیمات بهتری درباره سرمایه گذاری‌ها و تخصیص منابع مالی اتخاذ کنند.
  • محاسبه مالیات انتقالی به نوعی گونه ای از حسابرسی داخلی به شمار می‌آید که می تواند از صحت گزارش‌ های مالی، به ویژه بخش سود و زیان، اطمینان حاصل کند.
  • وقتی شرکت ها محاسبات دقیق تری از مالیات انتقالی ارائه می دهند، اعتبار آن ها نزد سازمان مالیاتی افزایش می ‌یابد و احتمال مواجهه با مشکلات مالیاتی کاهش خواهد یافت.
  • شرکت‌ ها با محاسبه و ثبت دارایی و بدهی مالیات انتقالی، انگیزه بیشتری برای رعایت استانداردهای حسابداری پیدا می کنند، چرا که این امر باعث نمایش صحیح تر وضعیت مالی آن ها می ‌شود.

معایب :

  • محاسبه مالیات انتقالی به دلیل پیچیدگی هایی که در شناسایی تفاوت های موقتی بین حسابداری مالی و مالیاتی وجود دارد، کاری دشوار و زمان بر است. این مسئله باعث می ‌شود کسب‌وکارها تمایل کمتری به انجام این محاسبات داشته باشند.
  • انجام و گزارش مالیات انتقالی نیازمند محاسبات بیشتر و زمان بر است و ممکن است منابع حسابداری و مالی را درگیر کند.
  • برخی از شرکت ها، به ویژه شرکت ‌های خصوصی و سرمایه گذاران، ممکن است از شفافیت کامل در گزارش‌گری مالی خودداری کنند، چرا که ممکن است تأثیر منفی بر بازار و ارزش سهام آن ها بگذارد. به همین دلیل، برخی از شرکت ها از افشای سود ناشی از تجدید ارزیابی دارایی ها اجتناب می‌کنند.
  • بسیاری از شرکت ها به دلیل پیچیدگی ها و هزینه های مربوط به تجدید ارزیابی دارایی ها از انجام این کار خودداری می کنند، که ممکن است باعث ایجاد مشکلات مالیاتی با دولت شود.

آیا مالیات انتقالی بر دوره های مالی آینده تاثیر دارد؟

قطعاً اینگونه است؛ مالیات انتقالی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر دوره های مالی آینده داشته باشد. دارایی های مالیات انتقالی ممکن است به عنوان منبعی برای کاهش مالیات های آینده عمل کنند و به بهبود جریان نقدی کمک کنند. از طرف دیگر، بدهی های مالیات انتقالی می‌ توانند تعهداتی برای پرداخت مالیات در آینده ایجاد کنند و بر میزان سودآوری واحد اقتصادی تأثیر بگذارند.

مزایای دارایی های مالیات انتقالی چیست؟ کاهش تعهدات مالیاتی آتی؛ همانطور که متوجه شدید دارایی های مالیات انتقالی می توانند به عنوان اعتبار مالیاتی در دوره های آتی عمل کنند و میزان مالیاتی که در آینده باید پرداخت شود را کاهش دهند زیرا پرداخت مالیات واقعی کاهش پیدا می‌کند. همچنین شناسایی دارایی های مالیات انتقالی به واحدهای اقتصادی کمک می کند تا برای دوره های مالی آینده برنامه ریزی دقیق تری انجام دهند و بتوانند منابع مالی را بهتر مدیریت کنند.

تاثیر بدهی های مالیات انتقالی بر دوره های مالی آینده چیست؟ خیلی ساده، بدهی‌ مالیات انتقالی ممکن است منجر به افزایش مالیاتی شود که در دوره های مالی آینده باید پرداخت کنید. این افزایش تعهدات می تواند بر سودآوری واحد اقتصادی تأثیر منفی بگذارد و باعث کاهش جریان نقدی شرکت در سال‌ های آتی شود.

خوب است بدانید که وجود این دارایی ها و بدهی های مالیات انتقالی می تواند به طور مستقیم بر تصمیم گیری های مالی و سرمایه گذاری شرکت ها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، شرکت ها ممکن است با استفاده از دارایی های مالیات انتقالی، منابع مالی بیشتری برای سرمایه گذاری در پروژه های جدید فراهم کنند.

یا شرکت هایی که بدهی های مالیات انتقالی دارند، ممکن است تمایلی به انجام سرمایه گذاری های بزرگ نداشته باشند تا بتوانند منابع لازم برای پرداخت بدهی های مالیاتی آینده را تأمین کنند.

پس مدیریت مالیات انتقالی اهمیت زیادی برای واحدهای اقتصادی دارد. شناسایی صحیح دارایی ها و بدهی های مالیات انتقالی می‌تواند به شرکت ها کمک کند تا از فرصت های مالیاتی بهره مند شوند و از مواجهه با مشکلات مالیاتی در آینده جلوگیری کنند.

سوالات پر تکرار مالیات انتقالی

  1. مالیات انتقالی چیست و چرا ایجاد می‌شود؟

مالیات انتقالی نوعی مالیات مستقیم است که به دلیل تفاوت در نحوه محاسبه درآمد و هزینه در سیستم‌های حسابداری و مالیاتی ایجاد می‌شود. این تفاوت‌ها منجر به اختلاف بین مالیات پرداختی و مالیات محاسبه شده بر اساس اصول حسابداری می‌شود. مالیات انتقالی به دو دسته دارایی و بدهی مالیاتی تقسیم می‌شود که هر کدام نشان‌دهنده تفاوت‌های موقتی در پرداخت مالیات در آینده هستند.

  • چه عواملی باعث ایجاد مالیات انتقالی می‌شوند؟

عوامل مختلفی در ایجاد مالیات انتقالی نقش دارند، از جمله:

  • تفاوت در روش‌های محاسبه استهلاک
  • زیان کاهش ارزش دارایی‌ها
  • هزینه مرخصی استفاده نشده کارکنان
  • تجدید ارزیابی دارایی‌ها
  • زیان مالیاتی استفاده نشده
  • تفاوت بین دارایی مالیاتی و بدهی مالیاتی چیست؟

دارایی مالیاتی زمانی ایجاد می‌شود که مالیات حسابداری کمتر از مالیات پرداختی باشد. به این معنی که شرکت در آینده مالیات کمتری پرداخت خواهد کرد اما بدهی مالیاتی زمانی ایجاد می‌شود که مالیات حسابداری بیشتر از مالیات پرداختی باشد. به این معنی که شرکت در آینده مالیات بیشتری پرداخت خواهد کرد.

  • چرا مالیات انتقالی در بخش غیرجاری ترازنامه طبقه‌بندی می‌شود؟

زیرا مالیات انتقالی به تفاوت‌هایی اشاره دارد که ممکن است در سال‌های آینده به دلیل اختلاف در محاسبات حسابداری و مالیاتی ایجاد شود و طبقه‌بندی مالیات انتقالی به عنوان غیرجاری، مستقل از سایر دارایی‌ها و بدهی‌ها است.

  • مالیات انتقالی چه تأثیری بر دوره‌های مالی آینده دارد؟
  • می‌تواند به کاهش تعهدات مالیاتی آینده و بهبود جریان نقدی کمک کند.
  • می‌تواند باعث افزایش تعهدات مالیاتی آینده و کاهش سودآوری شود.
  • وجود دارایی‌ها و بدهی‌های مالیاتی می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی شرکت‌ها تأثیر بگذارد.

Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *